آلپ
واگذارشده در انتاریو ـ کانادا ـ دسامبر 2019 (بیشتر…)
دابی
دابی در اسفند ۹۴، ده ماه داشت؛ یک اشپیتز نر پا بلند که در بندرعباس از صاحبش کتک می خورد و آزار می دید. (بیشتر…)
جونیپر (جانان)
توله بود که از مادر جدایش کردند. آنقدر کوچک بود که یک بند کفش می توانست قلاده و مهارش باشد. کمی که بزرگتر شد موها روی بند کفش را پوشاندند و آن بند روی گردنش ماندگار شد، اما آنهایی که او را پس از تولد و در دوره ی شیرخوارگی از مادر جدا کرده بودند پس از مدتی بازی کردن و سرگرم شدن با او رهایش کردند آن هم با بند کفشی که به یادگار دور گردنش بسته بودند و حالا دیگر از چشم ها پنهان شده بود. (بیشتر…)
رها
نزدیک شدن عید و بهار حتی در آن روستای کوچک اطراف ابهر هم حس می شد. (بیشتر…)
دالی (آلیشا)
بعضی ها “خال خالی” صدایش می کردند و بعضی ها “دالی” برای نژادش که “دالمیشن” بود. پیش از آمدن به وفا در باغی زندگی می کرد که سگ های خیابانی هم به آن رفت و آمد داشتند. دالی و دوستش همیشه از سگ های دیگر کتک می خوردند و کم کم کار به جایی رسید که پناهگاه برایشان امن تر بود. (بیشتر…)
فرانکی
سه ماهه بود و خیلی مریض… جرب وحشتناکی داشت و همیشه گرسنه بود. مردم از کنارش بی توجه می گذشتند و کسی به فکر کمک به او نبود. (بیشتر…)
