0 Items
داستان خوشبخت شدن زیکو

داستان خوشبخت شدن زیکو

سال 98 بود که مردی تماس گرفت و گفت پسرم سگی آورده ولی خیلی او را اذیت می کند و ما دلمان برای سگ می سوزد. با توصیه های ما پدر توانست پسر را راضی کند تا سگ را در اختیار سرپرست موقتی که معرفی کردیم، قرار دهد. اما سرپرست موقت نتوانست او را مدت زیادی نگه دارد و زیکو را به پناهگاه سپرد. (بیشتر…)

فیدل خوشبخت شد

فیدل خوشبخت شد

زمستان سال 97 بود که یک روز جمعه آقایی که دو سگ نر و ماده از نژاد کن‌کورسوCane Corsos  داشت، به پناهگاه آمد و می خواست فقط سگ ماده را که دو ساله بود، واگذار کنه. (بیشتر…)

جک

جک

جک اواخر بهار سال ۱۳۹۵ به پناهگاه آمد. او توله‌ای حدود دو ماهه، لاغر و ضعیف بود. در ماه‌های اول بیمار بود و به او دارو می دادیم و حتا گاهی سرم وصل می کردیم. سلامتی‌ اش وضعیت ثابتی نداشت، گاهی حالش بهتر و گاه بدتر می‌‌شد و همیشه نگران حالش بودیم. آقا غلام یکی‌ از کارگران مهربان وفا همیشه مواظبش بود و به نیاز‌های جک رسیدگی می‌‌کرد. تا اینکه یکی‌ از داوطلب‌های پناهگاه او را برای مدتی‌ به خانه برد تا مراقبت بیشتری شود. (بیشتر…)

چیکو

چیکو

چیکو (نام پیشین میشا)، خانواده یاوری، تهران، تیرماه 1396 (بیشتر…)