0 Items

دنیایی‌ بهتر در پناه همزیستی‌ انسان و حیوان

وفا یک سازمان نیکوکاری غیر دولتی ‌است که با کمک‌های مردمی دو پناهگاه حیوانات در هشتگرد و قزوین را با بیش از ۱۸۰۰ سگ اداره می‌کند.

شما هم می توانید کمک کنید!

وفا به عنوان یک نهاد غیر انتفاعی نیکوکارانه به هیچ گروه سیاسی، عرفی و مذهبی وابسته نیست.

قصه سگها

وفا یک سازمان نیکوکاری غیر دولتی ‌است که با کمک‌های مردمی دو پناهگاه حیوانات در هشتگرد و قزوین را با بیش از ۱۸۰۰ سگ اداره می‌کند.
وفا به عنوان یک نهاد غیر انتفاعی نیکوکارانه به هیچ گروه سیاسی، عرفی و مذهبی وابسته نیست.

اخبار محلی

نوروز خجسته باد!

حالا بهار اینجاست! همخانه‌ی وفا و ساکنانش! سگ‌های بزرگسال با کش و قوسی، رخوت زمستانی را از تن خارج می‌کنند و توله‌ها که انگار نه انگار زمستان سخت را تجربه کرده‌اند، به‌دنبال هم ذره ذره‌ی پناهگاه را می‌خواهند کشف کنند و با هرچه گنجشک و پروانه دوستی کنند. پیر‌تر‌ها اما...

read more

اخبار جهان

روز جهانی مقابله با هاری

*هر سگ واکسینه شده، سربازی در مبارزه با هاری است . *هاری 99.99 درصد کشنده، اما صد درصد قابل پیشگیری *تنها راه ریشه کن کردن هاری واکسیناسیون سگها است. 28 سپتامبر هر سال، روز جهانی هاری، نامیده شده است. هدف از روز جهانی هاری آگاهی رسانی و ارائه اطلاعات برای پیشگیری از...

read more

سگ های سامان یافته در خارج کشور

پروبی

علی، ایدن، ایلا امیری - ۱۶ بهمن ۱۳۸۸ - لس آنجلس کالیفرنیا من همیشه دلم می خواست یه سگ داشته باشم، عاشق سگ های نژاد بوردرکالی بودم چون به باهوشی معروفن. از صمیم قلب دلم می خواست یه سگ داشته باشم، اونم یه سگ سیاه. از پدرم راجع به این گروه حمایت از حیوانات تو ایران شنیده...

read more

مينا

كارن منتگمری - 30فروردین 1390  - کالیفرنیا، آمریکا بعضی از شما عزیزان ممکنه به یاد بیارین داستان مینا را که ما چند ماه پیش منتشر کردیم و در آن درخواست کمک برای نجات او را داشتیم.  این باقی داستان نجات این سگ زیباست. مینا و دوستش هاپو از تهران به طرف لس آنجلس پرواز...

read more

سگ های سامان یافته در ایران

سزار (گاسپایک)

من سزار هستم، البته نام قبلی من گاسپایک بود.من توله خیلی ضعیف و آسیب دیده ای بودم وقتی خانواده نازنین "آرش" من رو نجات دادند و پس ازبهبودی به پناهگاه وفا اومدم.چند ماهی رو اونجا مهمون بودم تا یک روز "آقای محسنی" مهربان اومد دنبالم و با هم رفتیم به باغ زیبایی که سگ...

read more

جویی و گندم

من جویی هستم.  یک پسر بازیگوش و زیبا. همون چند ماهی که تو پناهگاه بودم همه جا رو گذاشته بودم روی سرم بسکه مدام سر به سر بقیه میذاشتم. فکر میکنم الان که دیگه تو پناهگاه نیستم همه یه نفس راحت از دست من میکشن.اما من پسر سوگلی محمد بودم و همین به من حسابی اعتماد به نفس...

read more