0 Items

دهم خرداد ماه سال 1402 بود که با طنابی به گردن دنبال ماشین آقا کرم تو جاده دویده بود تا داخل پناهگاه.

یک باره با تعداد زیادی سگ پر سروصدا روبرو شد. ترسیده بود. رفت کنار ماشین پناه گرفت. قلبش تند میزد. چی شد که سروکارش به اینجا افتاد. حالا چی میشه. سگ های بزرگتر کتکش نزنن. داشت فکر میکرد کاش بیرونش نمینداختن. اگر نمیخواستنش پس چرا خریدن؟

فرزاد بغلش کرد و گفت این بچه بی قراره و همش دوست داره کنار آدم ها باشه. خواهش کرد این کار رو نکنید. نخرید و بعد رها نکنید. اگر همنشین وفادار میخواهید، از پناهگاه ها به سرپرستی بگیرید.

این پیام رو امیر و همسرش از راه دور، از تورنتوی کانادا شنیدند و تصمیم گرفتن که به لولا یک آغوش گرم و با محبت هدیه کنند.

لولا که در پناهگاه به “روپی” مشهور بود، بعد از چند ماه آگهی برای یافتن مسافر، بالاخره 27 فروردین1404 به تورنتو رسید.

از مسافر عزیزمون نیکا و از داوطلبان فداکار پناهگاه فرح آذری، مهتاب عشقی، مجید هوشمند و ملیحه قلی نیا برای انجام کارهای لولا و بدرقه اش در فرودگاه سپاسگزاریم.

 

Related Posts

جنی ( جونی) زوبین موبدشاهی- ۲۷ شهریور ۱۳۹۰- مورگان هیل - کالیفرنیا ما تابستان پارسال یک عکس و چند خط در مورد جنی در فیسبوک گذاشتیم: جنی یک سگ ماده خیلی‌ مهربون...
بیلی خانواده دانهام - ۲۸ مهر ۱۳۸۹ – ونکوور، کانادا سلام، من بیلی هستم و خانواده دانهام سرپرستی منو قبول کردند. در ۲۰ اکتبر، ۲۰۱۱ من از ایران به ونکوور ک...
چارلی ( نیرو ) کلی و بابی درافشار ، ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ - لوس آنجلس، کالیفرنیا   بالاخره نزدیکای اولین سالگرد تولد"نیرو" یا همون " چارلی، نشستم و شروع کردم به نوشتن داستا...
کاوکاپ (آبتین) نوآم و ایتای - مرداد ۱۳۹۴ - شیکاگو، ایلینی آمریکا کاوکاپ (آبتین سابق) در همان نظر اول مهرش به دل افتاد. چند ماه پیش ، قبل از اینکه ما او را ببینیم، ی...
Share This