0 Items

پنبه رو یک زن و شوهر جوان چندین ماه پیش بخاطر شکایت همسایه‌ها از سمت طالقان آوردن. دوستش داشتن و جمعه‌ها میومدن دیدنش‌. ازشون پرسیدیم پنبه رو موقت سپردن پناهگاه یا اگر کسی خواست میشه واگذارش کرد؟ که گفتند به هر حال  دیگه شرایط نگهداریش رو ندارن.

تا اینکه سارا پنبه رو توی پناهگاه دید و چون شبیه سگ قبلیش بود که فوت شده بود تصمیم گرفت اونو به سرپرستی بگیره. آبان ماه بود. اون روز خانواده قبلیش هم اومدن و شناسنامش رو آوردن و با هم آشنا شدن. سارا خانواده بسیار حیواندوستی هستن و پنبه خیلی شانس آورد.

راستی وقتی اسم یک سگ دیگه رو تو پناهگاه پنبه گذاشتیم این پنبه قصه ی ما دیگه به خونه ی همیشگیش رفته بود.

متن زیر رو سارا، سرپرست جدید پنبه، نوشته:

روز اولی که رفتم پناهگاه وفا دقیقا هفت ماه بعد از آسمونی شدن لوسی قشنگم بود.

اونجا پنبه رو دیدم که شباهت 95٪ با لوسی من داشت. پنبه با مامان و باباش داشت تو پناهگاه پیاده روی میکرد، البته خانواده پنبه هم راضی به بردن پنبه به پناهگاه نبودن به خاطر شکایت همسایه ها و دادگاه و پاسگاه بچه رو آورده بودن پناهگاه ولی شدیدا دوستش دارن.

من با دیدن پنبه انگار لوسی دوباره برگشت تو زندگیم، انگار لوسی بهم میگفت که من برگشتم پیشت مامانی🥹

موقع برگشت به پنبه گفتم یه هفته بهم مهلت بده که خونه رو واسه ورودت آماده کنم 😍

بالاخره روز موعود رسید و من رفتم پنبه بچه امو از پناهگاه و خانواده اش تحویل گرفتم.

الان پنبه شده پرنسس خونمون. خوشحال میشم پیج پنبه ام رو فالو کنید 🙏🏻🌹

Related Posts

طلا، پرنیان و شبرخ طلا آن سگ زیبای طلایی رنگ که نمی دانست دارد به خانه همیشگی و زیبایی میرود چندان دل خوشی از سوار ماشین شدن نداشت و با چشم هایی پرسش برانگیز نگاهم میکرد...
لاکی نغمه امینی ـ ۲۰ اسفند ۱۳۸۹-  فریدون کنار ، مازندران   سلام، اسم من لاکیه این اسمو مامان نغمه وقتی رفتم خونشون برام انتخاب کرد.تا همیشه شاد و خوش‌...
ستاره؛ از قربانی توله کشی تا رهایی و خوشبختی   ... داستان ستاره شروع غم انگیزی داره، ولی اگر تحمل کنید آخرش به پایان خوشی میرسه. ستاره، قربانی توله کشی بود او را یک خانواده به پناهگاه آوردن. سگ همسا...
چیکو چیکو (نام پیشین میشا)، خانواده یاوری، تهران، تیرماه 1396 چیکو ( میشا) خانه و خانواده ی همیشگی‌ خود را پیدا کرد. خانم آذری از مسئولان پناهگاه نوشته ا...
Share This