وفا بیست ساله شد!

 

کلیپ کوتاهی از مراسم جشن بیستمین سال تأسیس پناهگاه وفا تهیه شده است. تمرکز این کلیپ روی سخنان بنیانگذار پناهگاه های وفا (هشتگرد و قزوین) خانم فاطمه معتمدی است. ایشان بیش از یک دهه است که ساکن کانادا هستند و از دور بر مدیریت پناهگاه نظارت می کنند.

خانم معتمدی در سخنانش ضمن تشکر از حضور شرکت کنندگان در جشن بیست سالگی وفا گفت: باورم نمیشه که بیست سال گذشت و من باز از راه دور دارم پیام میفرستم. برای خودم باورکردنی نیست که وفا را بیست سال پیش با سه اتاق کاهگلی با تیرهای چوبی شروع کردیم و الان اینجا هستیم. چه سفر دلپذیری بود درکنار شما، هدفمون این بود که به حیوانات کمک کنیم، به مظلوم ترین موجودات، به بی صداترینشون و این شد معنای زندگی ما، همه ی ما که در این مسیر قدم گذاشته بودیم، همه ی ما که میدونستیم این مسیر آسونی نیست، پر از سنگلاخه، پر از مانع و فراز و نشیبه، ولی هیچکدوم اینها باعث ناامیدیمون نشد، برعکس دست تو دست هم گذاشتیم بیشتر موانع رو برطرف کردیم و اون سه تا اتاق کاهگلی کوچولو رو با اون حیاط کوچک با ده، پونزده سگ رو تبدیل کردیم به دو شعبه از وفا و هزاران حیوانی که نجات دادیم، و هزاران کار خوبی که کردیم.

علت اینکه رشد کردیم این بود که هیچکدوم ناامید نشدیم و هیچ یک از سختی ها نتونست ما رو از ادامه راه باز بداره. تمام این موفقیت ها واقعا به خاطر داوطلبان خوبی هست که از ابتدا مارو در این راه کمک کردند و اگر اونها نبودند امکان نداشت ما به این موفقیت دست پیدا کنیم.

خانم معتمدی خطاب به داوطلبان گفت: همه ی شما برای من قهرمان هستید. میدونم که با چه سختی هایی میایید پناهگاه. پناهگاه واقعا جایی نیست که در دسترس باشه و جز عشق نمیشه کسی رو آورد پناهگاه. میدونم از راه های دور میایید با تحمل چه سختی هایی، از جونتون مایه میگذارید. میدونم که ماشین هاتون فرسوده میشه، راهتون دوره، باید ترافیک رو تحمل کنید، اما شماها افراد عاشقی هستید و این کمک میکنه که به همه این موانع پیروز بشید.

یکی از خوبی های دیگه این راه این بوده که با آدم های نازنین دیگه آشنا بشیم، آدم های مهربون که مثل ما فکر میکردن، دلشون میخواسته به حیوانات کمک کنند و این اهمیتش اصلا از جنبه های دیگه کمتر نیست. مثل خودم که شما رو پیدا کردم، باهاتون دوست شدم و از راه دور باهاتون کار کردم.

خانم معتمدی در پایان سخنانش با اشاره به کتاب “قصه وفا” گفت که این فقط روایت من نیست بلکه این کتاب را ما با هم نوشتیم و من آن را به شما تقدیم میکنم.

در مراسم جشن خانم فرح آذری دقایقی با شرکت کنندگان از محدودیت ها ومشکلات کار پناهگاه صحبت کردند و چند تن از داوطلبان از تجربه خودشان با وفا گفتند.

بسیاری از داوطلبان از چند روز قبل از مراسم تا روز جمعه 9 شهریور در تکاپوی تدارکات برای برگزاری مراسم بودند.

در اینجا به طور ویژه از آقای فرزاد شعبانپور و خانم فرح آذری مدیران پناهگاه سپاسگزاری میکنیم. همچنین از افراد زیر که هر یک گوشه ای از کار را در دست گرفتند و توانستند جشن بسیار خوبی را برگزار کنند:

کرم فکوری، علی محمدی، ملیحه قلی نیا نیکو، پیمانه توکل، مینا فروزان پژوه، نیوشا اطمینان، نوشین اطمینان، رعنا آشوغ، مجید هوشمند، کیومرث فراهانی، داود محمدی، میلاد رضایی، و البته کارگران زحمتکش پناهگاه.

از خانم مریم عبداللهی که با اهدای مقادیر زیادی بشقاب، لیوان، چاقو و چنگال و دستمال کاغذی و سینی به تأمین نیازهای این جشن یاری رساندند، بسیار تشکر میکنیم.

همچنین رضا مقدم در گرفتن لایو از پناهگاه و مهتاب وکیل در ساخت اسلایدشوی مراسم تولد همکاری داشتند که از آنها تشکر میکنیم.

این ویدیو ساخته کمپانی فیلمسازی رک ویو RecView است و از آقایان مهدی سالکی و میلاد رضایی برای همکاری داوطلبانه شان بسیار سپاسگزاریم.