0 Items

داستان ستاره شروع غم انگیزی داره، ولی اگر تحمل کنید آخرش به پایان خوشی میرسه.

ستاره، قربانی توله کشی بود او را یک خانواده به پناهگاه آوردن. سگ همسایه‌شان بوده. یک روز دیدن که سگ تو کوچه است، به همسایه خبر میدن که سگت تو کوچه است، میگه خودم ولش کردم دیگه نمیخوامش.

پارسال همین موقع ها بود که اومد پناهگاه. اسمش رو ستاره گذاشتیم. خیلی غمگین و خجالتی بود. وقتی داستانش رو پست کردیم

آلیسا که همراه خواهرش از چندین سال قبل پشتیبان سگهامون هست، ابراز تمایل کرد که اونو به سرپرستی بگیره. منتها یک مشکل کوچک در میان بود آلیسا ساکن شیراز بود و ما معمولا به راه دور واگذاری نداریم چون باید از نزدیک خانواده و محیطی که قرار است سگ به اونجا بره ببینیم مگر مواردی استثنایی که بتونیم اعتماد کنیم و اینهم یکی از آن موارد بود. مصاحبه مفصل تلفنی با آلیسا و همسرش داشتیم. آلیسا پزشک است و در خونه پدری هم سگ داشته و طرز نگهداری و رفتار با سگ رو میدونست.

اینجوری شد که خانم محمودی از یاران قدیمی وفا اوایل بهمن ماه 1401 که عازم شیراز بود ستاره را هم همراه خودش برد تا به دست سرپرست هاش برسونه و البته با این شرط که تصمیم نهاییشون رو ظرف ده روز تا زمانی که خانم محمودی برمیگردند، بگیرند.

ولی انگار مهر ستاره به دلشون افتاد و این زوج جوان حالا خیلی دوستش دارن و مرتب هم برامون فیلم و عکس میفرستن. تازه ترین فیلمش سفر نوروزی به بوشهر است که حسابی داره خوش میگذرونه.

Related Posts

تدی عشق را انتخاب کرد خانواده ای حیوان دوست که چندان به عقیم سازی باور نداشتند، چند سال پیش ۹ سگ نژاد کوچک رو به دلیل مشکلاتی که با همسایه ها پیش اومده بود، آوردن پناهگاه. ...
سزار (گاسپایک) من سزار هستم، البته نام قبلی من گاسپایک بود.من توله خیلی ضعیف و آسیب دیده ای بودم وقتی خانواده نازنین "آرش" من رو نجات دادند و پس ازبهبودی به پناهگاه ...
لاکی نغمه امینی ـ ۲۰ اسفند ۱۳۸۹-  فریدون کنار ، مازندران   سلام، اسم من لاکیه این اسمو مامان نغمه وقتی رفتم خونشون برام انتخاب کرد.تا همیشه شاد و خوش‌...
تن تن و ساشا من تن تن هستم، یک پسر خوشتیپ و باوقار. با وجود جوان و کم سال بودنم، زندگی پرفراز و نشیب و سختی رو از سرگذروندم و داستان های زیادی از سرگذشتم دارم که ب...
Share This