0 Items

چیکو (نام پیشین میشا)، خانواده یاوری، تهران، تیرماه 1396

چیکو ( میشا) خانه و خانواده ی همیشگی‌ خود را پیدا کرد.

خانم آذری از مسئولان پناهگاه نوشته اند

میشا را در دی ماه گذشته (۱۳۹۵) به پناهگاه آوردند. گفتند همسایه از نگهبانی او در باغ راضی نبوده! و می خواسته او را “رد” کند. این آقا میشا را به مبلغ ۷۰ هزار تومان می خرد و در پارکینگ آپارتمان نگهداری می کند و بعد به پناهگاه می آورد.

میشا یک تریر نر آرام و خوش اخلاق است و چند ماهی در پناهگاه بود، اما مشخص بود که سگ شادی نیست و ای کاش که می توانست خانواده ای داشته باشد. تا آنکه بالاخره برایش اتفاق افتاد. دو هفته پیش خانم یاوری (که مراحل مقدماتی صحبت و آشنایی و بازدید در موردشان انجام شده بود) به پناهگاه آمدند و میشا را پسندیدند و با خود بردند. تمام خانواده میشا را خیلی دوست دارند و خطا در محل دستشویی و انجام گاه بگاهی آن روی فرش، چیزی از علاقه آنها به او کم نکرده و همچنان برایش حوصله می کنند و وقت می گذارند. اسم میشا الآن چیکو است.

Related Posts

داستان واگذاری ویلی و ناشا برای بعضی ها به خاطر شرایطشان هیچ امیدی به آینده و خوشبخت شدن نیست، اما شانس یکباره از راه میرسد و زندگیشان را دگرگون میکند. برای ویلی و ناشا چنین ش...
گرگی و کارا من گرگی هستم، یه پسر خوش تیپ با گوشهایی تیز که بتونم همه صداها رو خوب بشنوم و خلافکارا رو دستگیر کنم.من و خواهرم "کارا" مدتها پیش تو پناهگاه وفا زندگی...
تن تن و ساشا من تن تن هستم، یک پسر خوشتیپ و باوقار. با وجود جوان و کم سال بودنم، زندگی پرفراز و نشیب و سختی رو از سرگذروندم و داستان های زیادی از سرگذشتم دارم که ب...
نانا و هاسکی من نانا هستم، یک دختر باهوش و زیبا. وقتی به من نگاه میکنید، شاید فکر کنین که من فقط یک سگ هستم، باید به همگی بگم که اشتباه میکنید من یک پرنده تمام عیا...
Share This