دختر ، متولد سال 1393
اسم من شنگول است. دختری بی نهایت بامزه و همانطور که از اسم من مشخص است بسیار شنگولم. من به همراه خواهرم در شبی سرد و زمستانی به پناهگاه سپرده شدیم. خواهرم از ابتدا بیمار بود و توان مقاومت نداشت و پر کشید و رفت. اما من از اول مقاومتر بودم و ماندم. الان ده ماه از آن شبی که به پناهگاه آمدم می گذرد. حالا هم خیلی خوب و خوش در کنار دوستانم زندگی میکنم.
از اینکه پشتیبان مهربان من “آقای کسری.ر” هستند بسیار شادم.
به روزرسانی: شنگول اکنون در کنار یک خانواده مهربان و همیشگی زندگی می کند.