مهرماه سال گذشته (1403) مرد جوانی سگی کوچک را با پای شدیدا زخمی به پناهگاه آورد. او شاهد تصادف این کوچولو با ماشین بود و او را به درمانگاه برده و داروهایش را هم گرفته بود ولی امکان نگهداری از او را نداشت.
دکتر روح الله شروع به درمانش کرد و در کمال ناباوری زخمی که عمیق و بزرگ بود با تلاش های دکتر کم کم خوب شد تا جایی که دیگر نیازی به عمل پیدا نشد.
اسمش را گوچی گذاشتند و شد رفیق فابریک پینات و طلا تا جایی که هیچ کس رو به جمعشون راه نمیدادن و آخرش هم یک مکان اختصاصی برای خودشون دست و پا کردند.
اما یک ماه پیش، وانیا، یکی از حامیان خوب وفا تقاضای سرپرستی سگی را داد که بیش از بقیه احتیاج به خانواده داره، پس گوچی انتخاب شد و درست قبل از جنگ اخیر، رفت پیش خانواده ی حیوان دوست آنها.
البته این خانواده حواسشون به دوستی های سابق گوچی هم هست و گاهی او را به پناهگاه میارن تا با پینات و طلا بازی کنه.

