0 Items

مهر سال۹۹ در زمان قرنطینه و کرونا بود که به ما خبر دادن سگ کوچولویی در حیاط یک مغازه ای در شرایط خیلی بد نگهداری میشه. فرزاد و آقا کرم رفتن دنبالش و با صاحبش صحبت کردن و تونستن متقاعدش کنند که اونو تحویل پناهگاه بده. وقتی اومد ترسو بود ولی خوش شانس بود که فقط یک ماه و نیم تو پناهگاه موند. یک زوج جوان حیوان دوست که یک سگ نژاد بزرگ داشتند، برای اینکه سگشون همبازی داشته باشه اومدند پناهگاه و اتفاقا جیپسی رو پسندیدند.

جیپسی خیلی زود با برادرش اناردونه، دوست و همبازی شد.

این آرزویی هست که ما برای تمام سگ هامون داریم، اینکه خانواده دار و خوشبخت بشن.

Related Posts

فیدل خوشبخت شد زمستان سال 97 بود که یک روز جمعه آقایی که دو سگ نر و ماده از نژاد کن‌کورسوCane Corsos  داشت، به پناهگاه آمد و می خواست فقط سگ ماده را که دو ساله بود، ...
مکس (نمدی) کمتر کسی‌ است که داستان آمدن نمدی را به پناهگاه وفا خوانده و او را از یاد برده باشد، اینک نمدی با نامی‌ تازه: مکس زندگی‌ شادی را در کنار سرپرست مهربان...
تن تن و ساشا من تن تن هستم، یک پسر خوشتیپ و باوقار. با وجود جوان و کم سال بودنم، زندگی پرفراز و نشیب و سختی رو از سرگذروندم و داستان های زیادی از سرگذشتم دارم که ب...
شروین شروین، این پسر بازیگوش و زیبا، یکی از خوش شانس های وفاست. او بهترین خانه و خانواده ای که ممکن بود را به دست آورد و همچنین یک خواهر خوب که بتواند روزها...
Share This