0 Items

دختر، متولد بهمن 1390

من هنگامی به پناهگاه آمدم که شماری از روستائیان خانواده‌ام را کشته و مرا به سختی زخمی کرده بودند. دست چپم را که در اثر ضرب و شتم دچار عفونت شده بود برای جلوگیری از گسترش عفونت در یک عمل جراحی که در پناهگاه وفا انجام شد از دست دادم و از مرگ رهایی یافتم.

من هم‌اکنون از سوی خانم مری پشتیبانی می‌شوم و بسیار شاد و سپاسگزارم.

Related Posts

آرمان پسر، متولد سال 1394 من آرمان هستم. الان پسر قوی هیکل و سالمی هستم که در محوطه بیرونی پناهگاه ساکن شده ام. من وقتی توله کوچکی بودم در اطراف پناهگاه ره...
پسته دختر،متولد فروردين سال 1391 اسم من پسته است. من وقتي حدود يك ماه داشتم در يكي از خيابان هاي تهران رها شده بودم و اينكه چرا با اون سن كم سر و ساماني ن...
گالیا ماده، حدود دو سال، عقیم شده، مهربان و شاد. 
ابرو دختر، متولد 1392 در يكي از روزهاي پائيز سال گذشته با پنجه اي بسيار زخمي در كرج پيدا شدم. مانند خيلي از سگهاي نجات يافته پناهگاه مدتي را در منزل ايليا...
Share This