0 Items

پسر، متولد سال1392

من کولی هستم. من هم وقتی توله بودم در اطراف پناهگاه رها شدم و دوستان خوبم در پناهگاه از من نگهداری کردند. در همان زمان تولگی بیماری سختی را در پناهگاه از سر گذراندم و به یاد دارم هر بار که پزشک پناهگاه می خواست به من آمپول بزند بسیار سر و صدا می کردم و بی قرار میشدم. اما در حال حاضر از آن پزشک مهربان و حتی آمپول ها بسیار سپاسگزارم چرا که همان درمانها باعث شد تا من الان سگ سالم و سر حالی باشم.

در حال حاضر “آقای کامبیز ق” حامی مهربان من هستند.

Related Posts

نمک پسر، متولد مهر 1390 من به همراه خواهر و برادرم قند و شکر وقتی توله کوچکی بودیم به پناهگاه سپرده شدیم. و نام نمک به دلیل اینکه با نمک بودم برای من انت...
مانی و مانیا خواهر و برادرمتولد سال 1394 ما از یک ساختمان نیمه کاره که در آنجا رها شده بودیم نجات پیدا کردیم و به پناهگاه سپرده شدیم. اوایل که آمده بودیم سگهای بس...
ببری پسر، متولد سال 1389 من ببری هستم و حدودا پنج سالی میشه که ساکن پناهگاه هستم. اوایل خیلی ترسو و گوشه گیر بودم اما الان خیلی بهترم و حتی بعضی مواقع با ...
نرمین ماده، عقیم شده، حدود شش ساله. با خواهرش شرمین در پناهگاه زندگی می کند.
Share This