0 Items

اسکاتی، توله کوچک، گرسنه و سرگردانی بود که توسط یکی از یاران وفا از پارک جنگلی چیتگر به پناهگاه آورده شد. او سال گذشته، پس از اینکه چند ماه را در پناهگاه ماند به همراه سگ دیگری به نام تخساندو که او نیز از هنگام تولگی به پناهگاه آمده بود به خانواده مهربانی سپرده شد. آنها در آنجا روزگار را به خوشی سپری می کردند که پس از گذشت یکسال به دلیل مشکلاتی که خانواده با آن روبرو شد دوباره به پناهگاه بازگردانده شدند و اما …شانس دوباره به آنها رو کرده و خانواده بسیار مهربان آراتونیان سرپرستی هر دو را به عهده گرفتند و آنها برای زندگی به باغ بسیار زیبایی سپرده شدند.

 اسکاتی و تخساندو (که در خانه تازه‌اش، جینا نام گرفته) بسیار شاد هستند و اوقات خوبی را با خانواده مهربانشان می گذرانند.

با سپاس از خانواده آراتونیان.

 

Related Posts

انجی (مهندس) من انجی (Eng) هستم. خانوادم به من میگن مهندس. برای اینکه یک پسر بسیار دوست داشتنی، باهوش و زیبا هستم.مدتها در پناهگاه وفا زندگی می کردم، تا اینکه یک ر...
جسی و بلک من جسی هستم، دختری زیبا با تن پوش طلایی رنگ.من خیلی کوچولو و درمانده بودم وقتی به پناهگاه وفا اومدم. یکسالی اونجا با دوستان خوبم زندگی کردم تا ... یک ...
فلیرتی و فاکس (افسانه و پرواز)...  روزی که آقای مافی به همراه همسر مهربانشان به پناهگاه آمدند، ما را از اشتیاق و سردرگمی شان جهت انتخاب سگها، بسیار شگفت زده کردند. آقای مافی در آخر چشم...
دریا من دریا هستم، نه تنها اسمم دریاست که مهربونی و وفایی که دارم هم به اندازه یک دریاست.من روزهای جمعه تو پناهگاه، چشم انتظار اومدن آناهیتا بودم تا منو بر...
Share This