پشتیبان من باشید
پناهگاه حیوانات وفا افتخار دارد كه شما دوستان عزیز را با یكی از طرحهای حمایتی خود با عنوان “پشتیبان سگی از وفا باشید” آشنا نماید تا در صورت تمایل در انجام این کار نیک ما را یاری نمایید.
پناهگاه وفا از آغاز کار خود با وجود فراز و نشیبهایی كه پشت سر نهاده، همواره توانسته است با كمك حامیان و همراهان خود در زمینه کمک به حیوانات، این مسیر نه چندان آسان را بپیماید و تا جایی که در توان داشته، آسایش و آرامش را برای این بهترین دوستان انسان، به ارمغان آورد. این طرح برای حمایت هر چه بهتر و آسانتر از این فرشتهها پیش بینی شده و در آن هر حامی حداقل مبلغ۸۰ هزار تومان و یا ۲۰ دلار را ماهیانه بابت هزینه غذا، امور درمانی، واكسن و قرص ضد انگل و … هر قلاده سگ (که به انتخاب خود، از میان سگ های پناهگاه برمی گزیند) پرداخت می کند.
در این طرح شما می توانید با مراجعه به تارنمای “پناهگاه حیوانات وفا” به نشانی www.vafashelter.com و کلیک بر روی نشانه کمک به پناهگاه/ پشتیبان من باشید، سگ مورد نظر خود را انتخاب نمائید و با فرستادن یک ایمیل همراه با نام، نام خانوادگی، شماره تلفن، محل زندگی، نام سگ(های) مورد نظرتان در پناهگاه هشتگرد را برای پشتیبانی به خانم ملیحه قلی نیا اطلاع دهید.
آدرس های تماس:
شماره برای تماس با تلگرام ۰۹۱۲۷۱۳۴۴۳۴
در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر با خانم قلی نیا مكاتبه نمایید.
امید است كه با این طرح و با یاری و حمایت همیشگی شما حامیان عزیز، پناهگاه وفا در ارائه هر چه بهتر خدمات به میهمانان باوفای خود بهتر و موفقتر عمل کند
با سپاس از همراهی شما.
بانی
دختر،متولد سال 1394 من سگ بالغی بودم که به پناهگاه سپرده شدم و خوشبختانه مثل خیلی از دوستان کوچولویم آسیب پذیر نبودم. خانمی که من را به پناهگاه سپرد اسم بابی را برای من انتخاب کرده بود، اما من دختر بودم و برای همین در پناهگاه نام من دخترانه شد و بانی صدایم کردند....
read moreصبور
پسر،متولد 1392 من با بدنی رنجور و زخمی و دنده هایی بیرون زده و دستهایی متورم و پر از عفونت در جاجرود در گوشه ای بی پناه افتاده بودم که ناجی مهربانم من را نجات داد و به دست یاران وفا سپرد. به کلینیک دامپزشکی منتقل شدم و تحت نظارت یاران وفا قرار گرفتم . سرم تراپی و...
read moreلولک
دختر، متولد 1394 من لولک هستم برادر بولک. دیگه داستانم را نمیگم چون دقیقا شبیه بولک است. فقط این را اضافه کنم که مادر ما خیلی خوب در آرامش به ما شیر داد و در کنار حمایتهای وفا خیلی خوب بزرگ شدیم . من با بولک شرط بستم خیلی زود از نظر قد و هیکل از مادرمون هم جلو بزنیم....
read moreبولک
پسر،متولد سال 1394 من بولک هستم و به همراه مادر و برادرم لولک در پناهگاه زندگی می کنیم. مادر من را وقتی به پناهگاه سپردن که من و لولک فارغ از هیاهوی دنیای بیرون در شکم مادرمون بودیم. مادر من بعد از آمدن به پناهگاه زایمان کرد و ما به دنیا آمدیم. خلاصه به لطف یاران و...
read moreشایسته
دختر، متولد سال 1392 من شایسته خانم هستم. خانمی بسیار موقر و شایسته البته به غیز از زمانهایی که هیجانزده میشوم. اگر شما را دوست داشته باشم و از دیدن شما خوشحال بشم. تمام عشق و علاقه و محبت خود را با گاز زدن شما ابراز خواهم کرد. به هر حال اگر حامی من شدید و به پناهگاه...
read moreدنا
دختر، متولد سال 1391 من و خواهرم لی لی وقتی توله های کوچکی بودیم به پناهگاه سپرده شدیم و مدتی در محوطه بیرونی ساکن بودیم و بعد به زمین شماره دو منتقل شدیم. در حال حاضر هر دو خواهر ساکن زمین شماره دوم هستیم و با دیگر دوستانمان در پناهگاه روزگارمان را می گذرانیم. از...
read moreساچمو
دختر، متولد سال 1393 من ساچمو هستم . دختری بسیار آرام و متین که ساکن زمین های فنس کشی محوطه بیرونی پناهگاه هستم. ناجی من و شراره یک نفر بوده است . اما هر چه شراره شیطان و پر سر و صدا است من آرام و ساکت و بی دردسر هستم . در ضمن یکی از داوطلبان مهربان پناهگاه هم به نام...
read moreابرک
دختر،متولد سال 1393 من ابرک خانوم هستم. دختر مهربان و باوقار پناهگاه که در زمین های فنس کشی محوطه بیرونی ساکن هستم. اوایل که به پناهگاه آمده بودم به دلیل خاطرات بدی که داشتم بسیار ترسو و گوشه گیر بودم اما به مرور به دختری شاد و بازیگوش تبدیل شده ام که مورد علاقه همه...
read moreمرمر
دختر،متولد سال 1392 من دختر زیبا و مهربان زمین شماره دو هستم که به خاطر زیبایی و لطافتی که دارم داوطلبان مهربان پناهگاه نام مرمر را بر من نهاذه اند. خودم هم این اسم را بسیار دوست دارم. از اینکه در پناهگاه با دیگر دوستان پشمالویم در آسایش و آرامش زندگی می کنیم هم بسیار...
read moreزیتون
دختر، متولد 1393 من زیتون هستم. دختری با نقش و نگاری زیبا بر تنم. خیلی مهربان و اجتماعی هستم و ورودم به پناهگاه شبیه خیلی از دوستانم می باشد. من را حوالی پناهگاه در بیابان رها کردند و رفتند. آقا کرم مهربان من را پیدا کرد و به پناهگاه آورد. خوشبختانه بیماری خاصی نداشتم...
read moreابرو
دختر، متولد 1392 در يكي از روزهاي پائيز سال گذشته با پنجه اي بسيار زخمي در كرج پيدا شدم. مانند خيلي از سگهاي نجات يافته پناهگاه مدتي را در منزل ايليا به سر بردم و دوران درمانم را آنجا گذراندم. نام ابرو را براي من انتخاب كرد و بعد من را به پناهگاه آورد. در حال حاضر در...
read moreماه
دختر ، متولد 1393 من به همراه خواهرم مهر که او هم در این صفحه حضور دارد حدودا در پاییز سال 1393 در اطراف پناهگاه رها شدیم . خواهر دیگری داشتیم که او را از دست دادیم اما من و مهر مقاومت کردیم و ماندیم و روز به روز هم بزرگتر و بازیگوش تر می شویم. از بودن در پناهگاه در...
read moreحکیم
پسر،متولد سال 1392 من حکیم هستم. پسری دانا و موقر و باهوش. البته نام حکیم را به دلیل این صفات بر من نگذاشته اند. من از خیابان حکیمیه واقع در شرق تهران نجات پیدا کرده ام و به همین دلیل نامم را حکیم گذاشته اند. اما به هر حال تمام صفاتی را که گفتم دارم. من کمی گوشه گیر...
read moreمهر
دختر،متولد سال 1393 من مهر هستم و به همراه خواهرم ماه از ساكنين پناهگاه هستيم. اوايل پائيز سال 1393 بود كه من را به همراه دو خواهر ديگرم در محوطه اطراف پناهگاه رها كردند و رفتند. متاسفانه يك خواهر را از دست داديم اما من و ماه مانديم. الان از سگ های شيطان پناهگاه هستيم...
read moreپسته
دختر،متولد فروردين سال 1391 اسم من پسته است. من وقتي حدود يك ماه داشتم در يكي از خيابان هاي تهران رها شده بودم و اينكه چرا با اون سن كم سر و ساماني نداشتم را به ياد ندارم. من يك توله يك ماهه بودم و چيزي به ياد ندارم. فقط مي دانم كه ياران وفا من را پيدا كردند و چون...
read moreجودی
دختر، متولد 1390 من از دخترهای شاد و بازیگوش پناهگاه هستم. مرا خانم مهربانی وقتی كه توله كوچكی بودم پیدا كرده بود و از من نگهداری كرد تا اینكه بزرگتر شدم و بعد من را به پناهگاه سپرد. در روزهای اولی كه به پناهگاه آمدم در قرنطینه و در كنار سگهای دیگر آنجا ساكن شدم. اما...
read moreپوپک
دختر،متولد 1392 من پوپك هستم. من دوراني را در منزل ايليا داوطلب مهربان پناهگاه گذراندم و بعد از مدتي به پناهگاه آمدم. دختر شادي هستم كه از بودن در كنار آدمها بسيار لذت مي برم. عزيز دردانه رعنا يكي از داوطلبين مهربان پناهگاه هستم و از اينكه روزهاي جمعه را با او مي...
read moreسهند
پسر،متولد 1391 من سهند هستم. من را در يكي از شهرهاي صنعتي اطراف تهران در حاليكه قسمتي از پوست بدنم دچار سوختگي بود پيدا كردند. روزي كه ياران وفا براي نجات من آمدند را خوب به ياد دارم. من را يافتند و سوار ماشين كردند و به پناهگاه آوردند. نظر پزشك معالج اين بود كه پوست...
read moreکولی
پسر، متولد سال1392 من کولی هستم. من هم وقتی توله بودم در اطراف پناهگاه رها شدم و دوستان خوبم در پناهگاه از من نگهداری کردند. در همان زمان تولگی بیماری سختی را در پناهگاه از سر گذراندم و به یاد دارم هر بار که پزشک پناهگاه می خواست به من آمپول بزند بسیار سر و صدا می...
read moreپندار
دختر، متولد 1389 نام من پندار است و مرا وقتی که زخمی بودم پیدا کردند و به پناهگاه سپردند. من هم مانند خیلی دیگر از دوستانم در پناهگاه درمان و در نهایت یکی از ساکنین پناهگاه شدم. در حال حاضر از سگهای زمین شماره یک پناهگاه هستم.پشتیبان مهربان و دوست داشتنی من "سرکار...
read more