0 Items

دنیایی‌ بهتر در پناه همزیستی‌ انسان و حیوان

وفا یک سازمان نیکوکاری غیر دولتی ‌است که با کمک‌های مردمی دو پناهگاه حیوانات در هشتگرد و قزوین را با بیش از ۱۸۰۰ سگ اداره می‌کند.

شما هم می توانید کمک کنید!

وفا به عنوان یک نهاد غیر انتفاعی نیکوکارانه به هیچ گروه سیاسی، عرفی و مذهبی وابسته نیست.

قصه سگها

وفا یک سازمان نیکوکاری غیر دولتی ‌است که با کمک‌های مردمی دو پناهگاه حیوانات در هشتگرد و قزوین را با بیش از ۱۸۰۰ سگ اداره می‌کند.
وفا به عنوان یک نهاد غیر انتفاعی نیکوکارانه به هیچ گروه سیاسی، عرفی و مذهبی وابسته نیست.

اخبار محلی

روز ملی دامپزشکی ـ 1396

دامپزشکی پل بین دشمنی و یا بی تفاوتی انسان، و احترام و دوستی با حیوانات است. دامپزشکی جادوی علم است که با هوش و درایت پیچیدگی های بیماری موجودی را کشف و درک می کند، بدون اینکه بتواند از بیمار بپرسد مشکل چیست؟ تیم وفا این روز را ارج مینهد و در برابر دامپزشکانی که با...

read more

اخبار جهان

روز زمین – 22 اپریل 2023

من زمین هستم. تنها سیاره ای که تمام مایحتاج شما را برای زندگی فراهم می‌کند. حال آنکه شما انسان‌ها در عوض، تمامی منابع طبیعی که در اختیارتان گذاشته ام را با مصرف بی رویه از بین می برید. آلودگی، گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی که ایجاد کرده اید، باعث نابودی همه...

read more

سگ های سامان یافته در خارج کشور

نينا

لی و جاکوب کروپ  -   ۲۸ خرداد۱۳۹۰ - ونکوور، کانادا ما مدتهاست كه پناهگاه وفا و تعداد زیادی از گروه های حمایت از سگها را در فیس بوك دنبال می كنیم. بعد از اسباب كشی، بالاخره آماده شدیم تا یك عضو جدید را در خانواده مان بپذیریم . زمانی كه با " وفا" تماس گرفتیم، فرح فورا...

read more

كارامل

سیامک و نسرین یگانه ۹ فروردین ۱۳۹۰- آمریکا ما خیلی خوش شانسیم که سرپرستی یه توله سگ رو از پناهگاه وفا قبول کردیم. خیلی سخته لذتی رو که این کوچولو به زندگی ما داد، بتونم با کلمات توضیح بدم. اما اگر من به درخواست شما جواب نداده بودم این اتفاق نمی افتاد؛  خواسته بودین هر...

read more

سگ های سامان یافته در ایران

فلفل ( بنی )

گلاره حجتی -  ۲۰ آبان ۱۳۸۹ – ایران عشق واقعی‌ یه شب که خیلی‌ حالم گرفته بود و حوصله هیچکس و هیچ کاری رو نداشتم گفتم خوبه سری به فیس بوک بزنم. ساعت ۴ صبح بود که صفحه وفا رو باز کردم و انگاری کار خدا بود که اولین چیزی که دیدم عکس فلفل بود. زدم زیر گریه و تا صبح هی‌...

read more

بیژن

علیرضا شفایی و جولی - ۹ دی‌ ۱۳۸۹ بعد از خونه ندا اینا و مامان مریم اینا ، رسیدیم به خونه جولی اینا پیش مریم اینا اینقدر لوس شده بودم که خب اینجا یکم سخت بود اولش. این صاحبم یکم وسواس داره، منم تا جایی که تونستم به همه جای خونش یه حال حسابی دادم، روش کم شد، خلاصه ما...

read more