گاما دختر، متولد بهمن 1390
من هنگامی به پناهگاه آمدم که شماری از روستائیان خانوادهام را کشته و مرا به سختی زخمی کرده بودند. دست چپم را که در اثر ضرب و شت...
پسته دختر،متولد فروردين سال 1391
اسم من پسته است. من وقتي حدود يك ماه داشتم در يكي از خيابان هاي تهران رها شده بودم و اينكه چرا با اون سن كم سر و ساماني ن...
نرمین
ماده،
عقیم شده،
حدود شش ساله.
با خواهرش شرمین در پناهگاه زندگی می کند.
ابرک دختر،متولد سال 1393
من ابرک خانوم هستم. دختر مهربان و باوقار پناهگاه که در زمین های فنس کشی محوطه بیرونی ساکن هستم. اوایل که به پناهگاه آمده بودم به ...