زمستا ن2019 ـ تورنتو، کانادا، شقایق و امیر
بعضی داستانها به قصههای شاه و پریون میمانند!
وقتی در جعبهی چسبخورده را باز کردیم، نمیشد حدس زد که اولین سری که بیرون میآید، اولین سگی خواهد بود که خانوادهدار میشود و به آنسوی دنیا، تورنتوی کانادا پرواز میکند.
وقتی شقایق یک دوستدار حیوانات به بازدید پناهگاه آمد، در اولین نگاه عاشق شد. او توله را گرفت و اسمش را مارلو گذاشت. او را در تهران به حمام و آرایشگاه برد، کارهای لازم پزشکی را انجام داد و در شبی که دو تا از سگهای دیگر وفا هم مسافر دیار دور بودند به فرودگاه برد. مارلو آنقدر خوششانس بود که اجازهی سفر در کابین گرفت، در فرانکفورت به گردشی کوتاه رفت و خوش و خرم به تورنتو رسید.
حالا او با خانوادهی مهربانش زندگی میکند. به پارک سگها میرود، دوست و رفیق دارد و چند روزی یکبار برای دوستانش در وفا فیلم و عکس میفرستد.
یادداشت زیبای شقایق را در زیر می خوانید:
همیشه خیلی چیزها در اطرافمون هست که به دلایلی ترجیح میدیم ندیده بگیریمشون. به نظر من دلیل اصلی ندیده گرفتن های ما اینه که اگه بخوایم اونا رو ببینیم نیاز داریم دیدگاه، افکارمون و حتی فرهنگمون رو تغییر بدیم و ما آدمها همیشه از تغییر فراری هستیم.
یکی از چیزهایی که بطور جمعی تصمیم گرفتیم نبینیم موجوداتی هستند که همیشه و همیشه به ما خدمت کردن و نه تنها جونشون رو برای ما فدا کردن بلکه مراقب جان و مال و خانواده ما بودن، و علاوه بر همه این خدمات به ما عشقی دادن که هیچ انسانی به انسان دیگه چنین عشق بی قید و شرطی نداده.
با کمال تأسف فرهنگ غلطی به مرور زمان در مغزهای ما نفوذ کرد که این موجودات دوست داشتنی رو تبدیل به موجودات نجس کرد و طی سالیان، تبدیل شدن یه بخشی از واقعیت ندیده گرفته شده و همین باعث شد قلبهامون سخت بشه ، روحمون خشن بشه و عذاب این ندیده گرفتنها در تمام زندگیمون تاثیرات بد خودش رو بذاره.
واقعا بیاییم یکبار افکارمون رو ارزیابی کنیم و بی ارزشها و غلط ها رو برای همیشه بریزیم دور. اگر واقعا اینکار رو بکنیم بطور حتم به سگها بعنوان مظلوم ترین بخش نادیده گرفته توجه خاصی میکنیم و این نه تنها آرامش رو به روحمون و شادی رو به قلبمون باز میگردونه بلکه خیر و برکت این توجه رو در زندگی خودمون و اطرافیانمون خواهیم دید.
من و پسرم شخصا اینکار رو کردیم و با تمام سختیهایی که این کار برامون داشت قبول کردیم که متعهدیم که برای یکی از این دوستداشتنی های بینظیر کاری بکنیم.
این شد که مارلو نه تنها محبوب قلب من و پسرم شد بلکه محبوب دل کل خانواده و دوستان شد.
خیلی ها از اطرافیان این روزها به سرپرستی یکی از این موجودات دوستداشتنی فکر میکنند.
از تیم پناهگاه وفا و همهی آنهایی که مارلو را نجات دادند و تا پیش از رسیدنش به ما از او مراقبت کردند متشکریم.