0 Items

پسر،متولد 1392

من با بدنی رنجور و زخمی و دنده هایی بیرون زده و دستهایی متورم و پر از عفونت در جاجرود در گوشه ای بی پناه افتاده بودم که ناجی مهربانم من را نجات داد و به دست یاران وفا سپرد. به کلینیک دامپزشکی منتقل شدم و تحت نظارت یاران وفا قرار گرفتم . سرم تراپی و درمان با آنتی بیوتیک آغاز شد و از طرفی هم غذاهای مقوی به من داده شد تا وضعیت جسمانی ام کمی بهبود یابد. بعد از مدتی مورد عمل جراحی قرار گرفتم . عفونت و زخم های دستم به حدی بود که چاره ای جر قطع کردن نبود. اما بعد از عمل جراحی روز به روز بهتر شده ام و اوضاعم رو به بهبود است. به دلیل صبر و تحمل زیادی که در برابر سختی ها داشته ام نام من را صبور گذاشته اند و من هم خودم این اسم را خیلی دوست دارم. از بدو امر حامیان مهربانی در کنار من بودند و هنوز هم حضور دارند .

بانوی مهربانی به نام دایانا از آمریکا و آقای مهربان دیگری به نام میلاد از ایران.

Related Posts

شرمین ماده، عقیم شده، حدود شش ساله، خوش اخلاق ولی کمی شر به پا کن. با خواهرش نرمین در پناهگاه زندگی میکند. ...
شایسته دختر، متولد سال 1392 من شایسته خانم هستم. خانمی بسیار موقر و شایسته البته به غیز از زمانهایی که هیجانزده میشوم. اگر شما را دوست داشته باشم و از دیدن ...
گاما دختر، متولد بهمن 1390 من هنگامی به پناهگاه آمدم که شماری از روستائیان خانواده‌ام را کشته و مرا به سختی زخمی کرده بودند. دست چپم را که در اثر ضرب و شت...
زیتون دختر، متولد 1393 من زیتون هستم. دختری با نقش و نگاری زیبا بر تنم. خیلی مهربان و اجتماعی هستم و ورودم به پناهگاه شبیه خیلی از دوستانم می باشد. من را ح...
Share This