ندا عبدو – ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ – پاریس، فرانسه
یک خانم دوست داشتنی از پاریس با من تماس گرفت و در حالی که گوشه چشمی به سلینا ( رتسی فعلی) داشت از روند گرفتن سگ از پناهگاه وفا پرسید. تا نحوه کار را برای او توضیح بدهم و بالاخره مسافری پیدا کنیم که از تهران به پاریس برود و مایل به کمک باشد دو سه ماهی طول کشید.
تلفنهای متعددی که در این رابطه ردّ و بدل شد و صحبت های طولانی و گرم گاه و بیگاه ما را به دو دوست صمیمی بدل کرد.
رتسی ، سرانجام در ۱۸ آگوست سال ۲۰۱۰ به پاریس پرواز کرد و با کمک غزال و خانواده مهربانش، ندا به سگ محبوبش رسید.
و این چند خط از نداست:
“وقتی رتسی وارد پاریس شد کاملا معلوم بود که از نظر روحی آسیب دیده است و از هر صدایی میترسید. اما با گذشت زمان بهتر شد و به این ترس غلبه کرد. وقتی او را برای عقیم سازی به کلینیک بردم آنقدر عصبی بود که مجبور شدند مقدار مرفین را دو برابر کنند. حالا او هفتهای ۵۰ کیلومتر در پارکی که نزدیک خانه ماست با من میدود و حتی هفتهای چند روز با من به سر کار میآید. راستی به خوبی با تومای، گربه من، کنار میآید و با هم روابط دوستانهای دارند. وقتی من به سفر میروم او پیش دوستانم می ماند و خیلی هم خوشرفتار است. او هنوز هم در حال یادگیری و اطاعت از دستورهایی است که به او داده میشود. او هنوز یک توله است و من اطمینان دارم که تنها به کمی تعلیم نیاز دارد.”